به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، در پی شهادت سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان، احمد بابایی شاعر کشورمان جدیدترین اثر خود را تقدیم این مجاهد کبیر و پرچمدار مقاومت کرد.

خاک، درگیر آسمان شده است/ بازهم فصل امتحان شده است

خنجر شمر، خون چکان شده است/ فصل شمشیر شیعیان شده است

دامنش شک مکن که لک دارد/ به علی هرکسی که شک دارد

عشق، اهریمنی نخواهد شد/ خصم، بی‌دشمنی نخواهد شد

خونِ دل، گفتنی نخواهد شد/ نابرادر، تنی نخواهد شد

اُف به بی غیرتی که دم نزند/ یا در این روضه، ناله هم نزند

باز باران، ترانه می‌خواند/ روضه خوان، بی بهانه می‌خواند

هر خبر، روضه‌ای پریشان است/ دل ما داغدار لبنان است

کشتنِ طفل و زن؟! زبانم لال/ قتل سید حسن؟! زبانم لال

بازهم خصم را عذاب بده/ سیدی! هارداسان؟ جواب بده

سیدی! تشنه‌ی صدای توایم/ چشم در راه نعره‌های توایم

حاج قاسم! کجایی‌ای غم ناب؟‌/ ای برادر! برادرت دریاب...

باز یک سینه چاک افتاده/ پهلوان روی خاک افتاده

رخ به باران اشک می‌شویند/ نه! بگو که دروغ می‌گویند!

بازهم داغ یار می‌بینم/ مرکبی بی سوار می‌بینم

سوخته مغز استخوان مرا/ آنکه کشته برادران مرا

تجربه کرده‌ایم خوبی را/ وسط غصه، پایکوبی را!

شب اگر تلخ شد، فلق با ماست/ تجربه کرده‌ایم حق با ماست

آی مردم! که چشمِ تر دارید/ چلّه‌ی انتقام بردارید

غفلت از آفتاب ممنوع است/ شب، به هم خورده خواب ممنوع است

اولین بار نیست بد کردند/ پیش از این، راه یاس سد کردند

هرچه اندوه در جگر داریم/ به حساب یهود بگذاریم

گاه باران، تگرگ خواهد شد/ توبه‌ی گرگ، مرگ خواهد شد

خیمه‌ی شعله در جگر داریم/ اشک، کافیست! تیغ برداریم

ذوالفقار و شکست، یعنی چه؟/ دست بر روی دست، یعنی چه؟

از غرور یزید، خسته شدیم/ اذن میدان دهید! خسته شدیم

راه جلّاد، بسته خواهد شد/ دست صهیون، شکسته خواهد شد

خوک صهیون، قسم به خون شهید/ بعد از این، امنیت نخواهد دید

آی صهیون! تقاص جانکاه است/ صبر ما سینه‌ای پر از آه است

آه ما خشم غیرت‌الله است/ اصل طوفان، هنوز در راه است

سامری سوزِ قومِ برتر، کیست؟/ آن به موسیِ ما برادر، کیست؟

آن که درهم شکسته خیبر، کیست؟/ هان! ز مرحب بپرس، حیدر کیست؟!

خشمگین شیعه‌ی همان شیریم/ شک مکن! انتقام می‌گیریم

انتهای پیام/