به گزارش خبرنگار مهر، همایش ادبی و هنری «از ایران بخوان» در پاسداشت شهدای هستهای و علمی کشور، امشب با حضور جمعی از مسئولان، شاعران و با اجرای ارکستر سمفونیک صداوسیما در تالار وحدت برگزار شد.
در این برنامه که اجرای آن را نظام اسلامی برعهده داشت، حجت الاسلام محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانواده شهدای هستهای و علمی و نیز جمعی از شاعران ایرانی و خارجی حضور داشتند.
در ابتدای این برنامه و پس از قرائت کلامالله مجید توسط قاری بین المللی استاد عادلی، ارکستر سمفونیک صداوسیما با حضور در روی صحنه، سرود ملی ایران را نواخت. ارکستر سمفونیک در ادامه دو قطعه به نامهای «ای لشکر صاحب زمان! آماده باش، آماده باش» و «ای ایران! ای مرز پرگهر» را برای جمع اجرا کرد.
شعری با یاد شهدای علمی و دانشگاهی
سپس علیرضا قزوه، دبیر همایش از ایران بخوان گفت: امروز از شش تن از بزرگان علمی کشور تجلیل میکنیم، اما من قصد داشتم شعری بنویسم که نام تمام شهدای برجسته اخیر کشورمان در آن باشد. به همین خاطر غزلی نوشتم که تقریباً نام همه این عزیزان در آن آمده باشد.
وی افزود: امروز از چند کشور شاعر مهمان داریم و این عزیزان شعرهایی برای ایران میخوانند. از سوریه خانم ریم البیاتی، آقای ندیم سرسوی از هند، سیده تکتم حسینی از افغانستان و احمد شهریار از پاکستان.
قزوه در ادامه غزلی به شهیدان جنگ ۱۲ روزه کشورمان تقدیم کرد:
دل را رها ز دام مرید و مراد کن
هر کار میکنی همه با اعتقاد کن
ای عشق تو شهادت روز قیامتی
ما کشتهی توایم به ما اعتماد کن
ای دل چو با علی و محمد قرین شدی
یاد از علی محمدی زنده یاد کن
مانند شهریاری وارسته آن مجید
با نفس خود به رسم بزرگان جهاد کن
تا خصم قصد دین تو، ملیت تو کرد
یادی ز داریوش رضایی نژاد کن
ما مصطفای احمدی روشن توایم
فردا به درد و غربت ما استناد کن
چون محسن دلاور ما فخرزاده کو
مانند او کماند، خدایا زیاد کن
یک روز مثل مهدی طهرانچی شهید
با هرچه رفتنی ست بیا خیر باد کن
سید امیر فقهی ما با حسین بود
او را قرین حضرت زین العباد کن
عباسی عزیز! فریدون روزگار!
با خیل ماردوش یزیدی جهاد کن
یک جلوه از مجید تجن جاری ایم ما
ما را رها چو چشمه از این انجماد کن
احمدرضای ما نفسش ذوالفقاری است
از این همه شهید علمدار یاد کن
مانند مینوی شو و عبدالحمید باش
فکری برای توشهی روز معاد کن
ابعاد دیگر جنگ مغفول مانده که جنگ روایتها یکی از آنهاست
در ادامه حجت الاسلام محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی گفت: بیشتر به رسم ادب و عرض احترام در محضر خانوادههای عزیز شهدا و شاعران اینجا مشرف شدم. خواهش کردم زمان صحبت من را در اختیار خانواده شهدا بگذارند، ولی گفتند خودم هم صحبت کنم.
حجت الاسلام قمی ادامه داد: شعر، شعورِ به اشتراک گذاشتهشده و تبادلشده غنای این فرهنگ است؛ خصوصاً وقتی که میخواهد درباره دانشمندان مجاهدی که جزو برترین جرگههای عالم قرار گرفتند، سروده شود و به ویژه در زمانهای که ما با یک جنگ ترکیبی مواجه هستیم. در این دوازده روز، به جنگی که دشمن ما با ما آغاز کرده، بعد نظامی هم اضافه شد و آتشبس ما تنها به جنگ نظامی تعلق گرفت. این جنگ ادامه دارد و آن ابعاد مهم دیگر این جنگ ترکیبی، گاهی مغفول میماند.
حجت الاسلام قمی گفت: یکی از مهمترین ابعاد این جنگ، روایت مجاهدتها است و یکی از بهترین ابزارها برای بیان این مجاهدتها، شعر است. شعر وقتی با حکمت همراه باشد تاثیرگذاریاش بیشتر میشود. اینکه شاعران در رسای ایران شعر میگویند و به برجستگی علمی دانشمندانمان میپردازند، خیلی شورانگیز است. این جای ذوقزدگی و تشکر و قدردانی دارد. یک بخشی از شعرهایی که در این مدت سروده شد، آن است که در محافل مذهبی و دهههای عزاداری محرم و صفر و اربعین در قالب نوحهها میشنویم و استفاده میکنیم. شعرهایی که با مضمونهای مرتبط با ایران عزیزمان نوشته شد و نوحههای جانداری داشتیم؛ یعنی شعر قوی، نغمه و موسیقی واقعاً گوارا.
وی افزود: بخش اعظم این شعرها فارسی و بخشی از آن شعرهای ترکی و بلوچی و کردی و عربی بود. نوحههایی سروده شد که خیلی زیبا و دلانگیز بودند و با محوریت ایران و شهدای ایران نوشته شده بودند. یکی از آنها گل سرسبد شد، ولی این اتفاق به موج جذاب و شیرینی تبدیل شد. جا دارد که رسانهها به آنها بپردازند و آن نوحهها و شعرها هم دیده شود. شعر به گونههای مختلفی در جامعه جولان میدهد و اثر میگذارد. هنوز هم امید داریم معجزهها از شعر ببینیم؛ شعر درباره ایران و درباره شهدای ایران و شهدای مکتبی و دانشمندان شهیدمان. انشاالله این مسیری که در تکریم شهدا شروع شده، در یک روند شتابان کمک کند تا شعرهای ماندگاری در این مقطع تاریخ ببینیم.
شروع شعرخوانیها؛ شاعر سوری: سلام به زمین ایران و موشکهای ایران
«ریم البیاتی» شاعر اهل سوریه اولین شاعری بود که برای شعرخوانی دعوت شد و شعری به زبان عربی قرائت کرد. این شعر توسط مرتضی حیدری آل کثیر برای جمع ترجمه شد.
ریم البیاتی با تجلیل از مردم ایران، گفت: سلام بر زمین و رهبر و شهدای جمهوری اسلامی ایران. سلام بر علمی که با ساخت موشکها، صهیونیستها را ذلیل کرد. و سلام بر حاج قاسم سلیمانی و شهید حسن نصرالله. من از سوریه میآیم؛ سوریهای که امیدوارم دوباره از دل این خاکسترها، بایستد و مقاومت دوباره در سوریه برخیزد. قصیدهای که میخوانم، در زمان جنگ ۱۲ روزه نوشته شده است. من آن روزها در لبنان حضور داشتم. آن شبها مردم در ضاحیه نمیخوابیدند و نظارهگر حمله ایران به اسرائیل بودند. از جمله صحنههایی که دیدم و باعث شد این شعر را بنویسم، حضور کودکی بود که بیدار مانده بود و دست خودش را دراز کرده بود و فکر میکرد میتواند آن موشک را بگیرد و بر قلب خودش بگذارد و اینگونه از کسی که این موشک را شلیک کرده است؛ تشکر کند. وی سپس شعر خود را برای جمع قرائت کرد.
دومین شاعر علیمحمد مؤدب بود. مؤدب گفت: در روزهای بمباران بیش از هر چیزی یادمان آمد که تهران، این شهر، چقدر عزیز و دوست داشتنی است. چشمها و دلها از چهارگوشه دنیا به سمت این شهر نگران بود. من شعری برای تهران میخوانم.
هوای تو آزادی و شادی است
زمین تو میدان آزادی است
تو در سایه سبز عبدالعظیم
پری از گُل و خنده و یاکریم
پر از یاکریمی تو هر پنجره
پر از یاکریمی تو هر حنجره
تو ما را دل جستوجو دادهای
وزان جستوجو آبرو دادهای
تو آموختی رسم فریاد را
تو آتش زدی بیخ بیداد را
در آتش چو مشروطه خود سوختی
به ما درس آزادی آموختی
وطنخواهی از تو پرآوازه شد
به تو نام ایران زمین تازه شد
عدالت تو از حاکمان خواستی
ز شاهان تو این مُلک پیراستی
دماوند تصویر پایندهات
بهار و مدرس نمایندهات
تو سهراب را شهر رؤیا شدی
پناه دل تنگ نیما شدی
تو جمع خراسان و گیلان شدی
تو آیینة حُسن ایران شدی
لر و ترک و کرد و عرب جمع شد
دماوندت این جمع را شمع شد
دماوندت آرامش جان ماست
نماد سر سربلندان ماست
همه با تو سبز و شکوفا شدند
چنین در تو منهای ما، ما شدند
خمینی چراغ جماران توست
امام تو، پیر شهیدان توست
سلام تو اسلام را زنده کرد
امام تو این نام را زنده کرد
به جز تو از آن یار، دعوت که کرد
به سوگ امامش، قیامت که کرد؟
تو شهر شهیدان جاوید ما
تو در آخرین رزم امید ما
جهان محو تصویر توفانیات
خداحافظی با سلیمانیات
اگر چند گاهی دلآشفتهای
تو با شرق، از آسمان گفتهای
امید است نام شهیدان تو
تماشای لبخند چمران تو
امید است قاسم سلیمانیات
امید است یار خراسانیات
تو آوازه تازه مشرقی!
به تو گرم هر سو دل عاشقی!
دل گرم این مُلک و کشور تویی
تو تهرانی، امّید خاور تویی
ای حکیم عشق! ما محتاج تدبیر توییم
ندیم سرسوی از هندوستان شاعر بعدی بود که غزلی تقدیم به حضرت آیتالله خامنهای قرائت کرد:
تیر آرش تیری از غیب است و ما تیر توییم
عاشقی از هند و پاکستان و کشمیر توییم
بعد از آن مردی که زنجیر غلامان را شکست
ما همه در عاشقی پابست زنجیر توییم
تا تو ایران منی، اسلام من پاینده است
پیروان راه اسلام جهانگیر توییم
ما همه شب تا سحر دست دعامان با شماست
ما همه چشم انتظار فتح نخجیر توییم
دست تو بر مرکز دلهای ما پرچم شده است
ما همه سرباز تو با تیغ و شمشیر توییم
خط تو آیینهدار خط زهرا و علی است
ای حکیم عشق! ما محتاج تدبیر توییم
تیر آرش تیری از غیب است و ما تیر توییم
سپس احمد شهریار غزلی برای ایران خواند:
به تن زخم تبر دارد ولی از پا نمیافتد
درخت، ای بادها! خم میشود اما نمیافتد
چهل سال است هر شب نقشههایی میکشند آنجا
ولی هیچ اتفاق تازهای اینجا نمیافتد
از این پس هرکسی که بشنود لفظ شجاعت را
یقین دارم به یاد هیچکس جز ما نمیافتد
همان دشمن که میگفتی سخن از زور بازویش
ببین حالا که از چشمت میافتد یا نمیافتد
که میگوید که هر بمبی که بر ایران بیندازی
شبیه و بدترش بر بندر حیفا نمیافتد؟
شما کودککش و صهیونی و خونخوار میمانی
و نامی را که میخواهید هرگز جا نمیافتد
به بسترهایتان از دیدن سجیلها زین پس
هراسی در هر غاصب بیگانه نمیافتد
و هر صهیونی ترسو که گم کرده است گورش را
مسیرش تا ابد به مسجد الاقصی نمیافتد
چه زیبا با زبان موج میگوید خلیج فارس
به پای فاضلابی چون شما دریا نمیافتد
در ادامه میلاد عرفانپور چند رباعی به هم پیوسته را به دانشمندان شهید تقدیم کرد:
بشکوه دژی است آسمانوار اینجا
عقل است زمین و عشق معمار اینجا
آمیخته خون این همه دانشمند
با خون نظامیان عیار اینجا
*
بر سردر دژ به خون نوشتیم و به جان
هرگز ره و رسم ما ندارد پایان
ایران به عقب بازنگردد هرگز
هرگز به عقب بازنگردد ایران
*
هم دانش و هم قوت بازو دارد
از شوق و امید برج و بارو دارد
ایران به هزار طرح نو غوغا کرد
با برنوی جنگی که به پهلو دارد
*
در آتش تهدید هراسان نشود
هر ناکس را دست به دامان نشود
بگذار بتازند ز هر سو دیوان
ایران دژ دانش است و ویران نشود
*
دیری است دل از مردم دنیا برده
خاکی است ولی به آسمانها برده
هر گوشهی این ارگ چهل سرو رشید
در خون رسته سر به ثریا برده
از یک تبار و خاک و وطن ماییم، یک روح در میان دو تن ماییم
بخش بعدی برنامهها اجرای موسیقی بود و امیر تاجیک برای اجرای دو قطعه موسیقی به روی صحنه آمد.
شاعر بعدی سیده تکتم حسینی شاعر افغانستانی بود. حسینی غزلی برای ایران خواند:
هر موشکی به سمت تو میآمد اول میان خانهی من افتاد
تا رودها به سقف تو باریدند آتش به جان خانهی من افتاد
فصل بهار خانهی همسایه سوی تو از اراضی بیگانه
از لابهلای نرده که سوز آمد برگ خزان خانهی من افتاد
روح تناور تو بلایت شد، در حقت ای درخت! جنایت شد
دندان ارّه تیز برائت شد، آفت به نان خانهی من افتاد
دیدند خوشههای نجیبت را، خندان و سرخ گونهی سیبت را
فوج ملخ به مزرعهات رو کرد، آفت به نان خانهی من افتاد
از یک تبار و خاک و وطن ماییم، یک روح در میان دو تن ماییم
اشک فغان سوگ عزیزانت، از دیدگان خانهی من افتاد
بامت بلند باد که در تاریخ هر گاه پتکهای زیادیخواه
انداختند سقف و ستونت را، خانه به خانه، خانهی من افتاد
دورت بگردم ای که چنین ماهی، ای سرزمین خنده و خونخواهی!
عمری شعاع روشن خورشیدت بر آسمان خانهی من افتاد
سپس اعظم سعادتمند از شهر قم برای شعرخوانی دعوت شد. سعادتمند غزلی برای ایران خواند:
با رفتگرهای سحرخیز خیابانت
با شور و شوق هفت صبح دور میدانت
با حرفهای رادیو در تاکسیهایت
با قبضهای آب و برقت، قیمت نانت
کیف و کتاب و دفتر و نان و پنیر و سیب
با خندههای راه خانه تا دبستانت
با کارگرهای نجیب سخت مشغولت
در هرم تابستان و سرمای زمستانت
از روزهای سخت با قصد فراموشی
هی راه رفتن راه رفتن زیر بارانت
با عینک تحلیلگرهای سیاسی که
گویا خبر دارند از پیدا و پنهانت
با این سرود ملی در بادها افشان
با جلوهی سبز و سفید و سرخ طوفانت
با رزم سرداران همواره کفنپوشت
در جنگل و دریا و در کوه و بیابانت
من میشناسم راه و رسم و خلق و خویت را
بیش از همه اما وطنجان با شهیدانت
تجلیل از خانواده شهدای هستهای کشور
سپس حجت الاسلام نصیری از دوستان شهدای هستهای و علمی کشور به سخنرانی درباره این شهدا پرداخت.
پایانبخش این مراسم تجلیل از خانواده شهدا بود که با حضور سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و حجت الاسلام محمد قمی از خانواده شهید مجید شهریاری، خانواده شهید مسعود علیمحمدی، خانواده شهید داریوش رضایینژاد، خانواده شهید فریدون عباسی، خانواده شهید طهرانچی و خانواده شهید تجن جاری تجلیل به عمل آمد.