به گزارش خبرگزاری آنا، علیرضا حیدری چهار سالی است که مهاجرت کرده، اما همچنان فعالیت اقتصادی خود را در ایران دنبال می‌کند. او که ۵ نشان جهانی کشتی و یک برنز المپیک در کارنامه دارد، طی این سال‌ها سرمربیگری تیم ملی کشتی و ریاست فدراسیون جهانی کشتی پهلوانی، بازیگری و... را تجربه کرده و سال گذشته نیز با حضور در رشته پرورش اندام خبرساز شد.

او قبلا کاندیدای ریاست فدراسیون کشتی – بعد از استعفای رسول خادم- هم بود که از شرکت در آن انصراف داد.

خبرنگار ورزشی آنا با قهرمان پیشین کشتی جهان درخصوص اتفاقات اخیر کشتی و ایران گفت‌وگویی داشت که در زیر می‌خوانید:

**پرورش اندام تایپ من نبود؛ نمی‌توانم به کشتی بی‌تفاوت باشم

آنا: همچنان در رشته پرورش اندام فعالید؟

حقیقت این است که آن وقت هم این اتفاق برنامه‌ریزی شده نبود. دیدم بدنم خوب نیست، خواستم شکمم آب شود، تمرین را شروع کردم. زیاد هم تمرین کردم و بعد گفتند هیکلت از همه بهتر است و در مسابقه شرکت کن؛ رفتم بالای استیج، اما آن فضا، فضای من نبود، همان یک بار بود، تایپ من نیست، الان هم تمرین می‌کنم و بدنم هم خیلی خوب است، ولی در همین حد که بدنم را نرمال نگه دارم، کافی است.

آنا: کشتی چطور؟ اخبارش را دنبال می‌کنید؟

اینکه خیلی ریز و دقیق دنبالش کنم، نه. گاهی در یوتیوب کشتی‌ها را نگاه می‌کنم. از تیم ملی، چند نفر را می‌شناسم، چند نفر را هم خیلی نمی‌شناسم. شاخص‌ها را نگاه می‌کنم. نمی‎‌توانم نسبت به کشتی بی‌تفاوت باشم ولی خیلی هم پیگیر نیستم.

**مدل وزن کم کردن در کشتی ما سنتی است؛ دیدم عوض شده است

آنا: پس از همان شاخص‎‌ها شروع کنیم، اتفاقاتی که در این مدت رخ داد. حسن یزدانی بعد از سال‌ها حضور متوالی در تیم ملی، امسال کشتی نگرفت. کامران قاسم‌پور خیلی تمایل نداشت به ۸۶ کیلو برگردد، اما درنهایت مجاب به این مسئله شد. کشتی‌گیری که چند سال در ۹۲ کیلو کشتی گرفته و طبعا هیچ وزنی هم کم نکرده را در ۸۶ کیلو چطور می‌بینید؟

وزنش چقدر است؟

آنا: زمانی که در ۹۲ کیلو می‌گرفت روی باسکول جهانی همیشه زیر وزن بود. حالا هم طبق چیزی که در موردش گفته شده، نباید بیشتر از ۹۰ کیلو باشد.

الان باتوجه به اینکه کار بدنسازی کردم، دراین‌باره نظرم متفاوت است. یک مقدار مدل وزن کم کردن ما در کشتی سنتی است. یعنی نگاه می‌کنم اینجا جنس وزن کم کردن با کشتی خیلی فرق می‌کند و اصولی‌تر و بابرنامه‌تر وزن کم می‌کنند. ۵-۶ کیلو اصلا وزنی نیست که کم کردنش آسیب بزند.

حیدری خطاب به معصومی: بمان و سنگ را بردار! /نتیجه نگیری در فرودگاه آب دستت نمی‌دهند

** مربی و فدراسیون سمت مصلحت می‌روند؛ کشتی‌گیر دنبال نتیجه است

آنا: حتی اگر تماما عضله باشد؟

رویش عضله هست ولی به هرحال یک چیز‌هایی آن زیر هم هست که آب شود، ضمن اینکه طی فرآیند وزن کم کردن، آب بدنت کم می‌شود و بعد از وزن‌کشی اضافه‌اش می‌کنی. یعنی قرار نیست همه‌اش عضله آب کنی. بعد هم عضله‌هایی هم داری که کم شدنش، اصلا شاید بد هم نباشد و یک هوا کوچکتر شود روی کیفیت کشتی تاثیر منفی نمی‌گذارد. اگر ۹۰ کیلو باشد، یعنی کم کردن ۴ کیلو در هر شرایطی، مشکل‌ساز نیست، ولی اگر ۹۴-۹۵ کیلو باشد، اوضاع کاملا فرق می‌کند.

آنا: یک موضوع در مورد کامران قاسم‌پور هم عدم تمایلش برای بازگشت به ۸۶ کیلو بود. مشخصا دوست داشت در همان ۹۲ کیلو کشتی بگیرد، همانطور که شانس حضور در المپیک را هم با همین تعلل کردن از دست داد.

یک جایی مصلحت تیم است و این موضوع مطرح می‌شود که باید کمک کنی؛ گاهی هم خود آدم احساس می‌کند یک جایی راحت‌تر موفق می‌شود؛ اینها متفاوت است. مصلحت را خیلی مواقع در نظر می‌گیرند و اصولا مربی و فدراسیون سمت مصلحت می‌روند و دلیل آن هم کسب نتیجه است ولی کشتی‌گیر هم مصلحت خودش را در نظر می‌گیرد، که وقتی نتیجه نگیری نگاه‌ها از تو برداشته می‌شود. کشتی‌گیر هم خواه ناخواه می‌رود سمت نتیجه گرفتن. شاید بعضی موقع‌ها نتیجه روی مصلحت سایه بیندازد. حقیقت هم همین است کسی که نتیجه نگیرد در فرودگاه آب هم دستش نمی‌دهند. حالا شاید آدم‌ها در فدراسیون‌های مختلف، رویکرد متفاوتی در این خصوص داشته باشند، اما همیشه همین بوده و آدم قطعا به این بخش هم فکر می‌کند.

**سعدالله‌یف کشتی‌گیر ۹۲ کیلوست؛ رضا یزدانی هم در این وزن مدال‌های بیشتری می‌گرفت

آنا: موضوع وزن کم کردن پیش آمد، عبدالرشید سعدالله‌یف هم که ۹۷ کیلو کشتی می‌گرفت در جهانی ۲۰۲۴ آمد ۹۲ کیلو و قهرمان جهان شد و حالا باز هم در ۹۷ کیلو کشتی گرفته.

رشید بدنش مناسب ۹۲ کیلوست. او بیشتر به درد این وزن می‌خورد. اینکه کشتی در یک وزن دیگر ساده شده و در آن وزن کشتی گرفته، یک موضوع دیگر است. آدم خوشش می‌آید که راحت غذا بخورد، وزن کم نکند و نتیجه هم بگیرد. اگر ۹۷ کیلو خیلی قوی بود، عبدالرشید اینطور نتیجه نمی‌گرفت، چون کلا قد و قامت و درصد چربی بدنش، به درد ۹۲ کیلو می‌خورد.

حیدری خطاب به معصومی: بمان و سنگ را بردار! /نتیجه نگیری در فرودگاه آب دستت نمی‌دهند

آنا: ما هم چنین کشتی‌گیری داشتیم که قد و قواره‌اش مناسب میان‌وزن بود، اما در ۹۶ کیلو کشتی گرفت و اتفاقا همانجا هم قهرمان جهان شد. شرایط رضا یزدانی را هم مثل عبدالرشید سعدالله‎‌یف می‌دانید که اگر آن وقت مثلا ۹۲ کیلو بود، آنجا بهتر نتیجه می‌گرفت؟

رضا بدن پری داشت، اعتقاد من همچنان این است که اگر آن وقت ۹۲ کیلو بود، رضا با آن فیزیک خیلی بهتر نتیجه می‌گرفت و مدال‌هایش بیشتر بود. هرچند که در ۹۶ کیلو هم خوب کشتی می‌گرفت.

**آذرپیرا شانس طلاست، بدن تاج‌الدینوف ضعیف است

آنا: با این شرایط شانس کدام کشتی‌گیر ۹۷ کیلو را در قهرمانی ۲۰۲۵ جهان برای طلا بیشتر می‌دانید؟

من فکر می‌کنم امیرعلی آذرپیرا بتواند اول شود.

آنا: در المپیک که نتوانست تاج‌الدینوف را ببرد.

تاج‌الدینوف کشتی‌گیر خوبی است، فن هم می‌زند، اما بدنش ضعیف است. اگر الکی با او نپیچی، بردنش سخت نیست. اگر بدون ترس کشتی بگیری، فن هم بزنی، او خیلی آدم عجیب و غریبی نیست که بردنش سخت باشد.

**بردن حریف عموزاد سخت است؛ با رشید قاطی نشوی صفر صفر است

آنا: درحال حاضر کدام کشتی‌گیر را در سطح جهان اصطلاحا عجیب و غریب می‌دانید؟ که یک لِوِل از بقیه جلوتر بوده و بردنش واقعا سخت است؟

حریف ژاپنی رحمان عموزاد (کوتارو کیوکا) خوب است.

آنا: مصاف آذرپیرا با عبدالرشید سعدالله‌یف چطور؟

رشید خیلی کشتی‌گیر بگیری نیست، اگر الکی خودت را با او درگیر نکنی. یک نقطه‌هایی در سر و گردن خیلی قوی است، یک جایی خوب زیرکتف می‌زند، اما اگر با او قاطی نشوی، کشتی صفر صفر است، چون فن نمی‌زند. او در ۹۲ کیلو اتفاق کشتی‌های بهتری در مقایسه با ۹۷ کیلو گرفت، چون در ۹۷ کیلو کشتی برایش کندتر و سخت‌تر می‌شود. سعدالله‌یف یک قسمت‌هایی قدرتش زیاد است، اما اگر یک مقدار بدوئی، سرعتش کم می‌شود. همان وزن اضافه، در ۹۷ کیلو اذیتش می‌کند. این هم طبیعی است که وزن زیاد، سرعت را کم می‌کند. من شاید در کشتی بودم نگاهم فرق می‌کرد، اما این مدتی که بدنسازی کار کردم، نگاهم متفاوت از کشتی شد. بخش‌های مختلف را نگاه می‌کنم. کشتی‌گیران درگیر فن هستند، اما وقتی نگاهت وسیع‌تر می‌شود چیز‌های دیگری هم تاثیرگذار است. 

حیدری خطاب به معصومی: بمان و سنگ را بردار! /نتیجه نگیری در فرودگاه آب دستت نمی‌دهند

**ارزش مدال را اینکه چه کسانی را می‌بری و در چه عصری کشتی می‌گیری تعیین می‌کند

آنا: برسیم به امیررضا معصومی. علیرضا دبیر آب پاکی را روی دست او ریخت که رضایت‌نامه نمی‌دهد، اما معصومی هم به نظر، عقب‌نشینی نمی‌کند و می‌خواهد برود. اساسا دیدگاه‌تان در مورد رفتن چیست؟

فردین رفیق ماست، من امیررضا را از بچگی‌اش دیدم، دوستش دارم. خیلی‌ها در کشتی مدال گرفتند، بعضی هم دیر مدال گرفتند، ولی ارزش آن خیلی زیاد است. یعنی شاید به جای ۵ تا، دو مدال بگیری، اما ارزشش زیاد است. من احساس می‌کنم ارزش مدال‌ها را این تعیین می‌کند که چه کسانی را می‌بری، در چه عصری مدال می‌گیری. قبول دارم وقتی مدال می‌گیری سرتیتر خبر‌ها می‌شوی، در مدیا وجود داری، ولی وقتی به یک قهرمان بزرگ می‌بازی و نتیجه آنچنانی نمی‌گیری، آن کسی که کشتی را می‌شناسد نمی‌تواند راحت از تو بگذرد. ما قبل از المپیک با هم در مورد کامران قاسم‌پور صحبت کردیم، آن زمان هم دیدگاهم همین بود و به شما گفتم. نوع نگاه ما خوب نیست که این اتفاقات رخ می‌دهد. وگرنه مهم خوب کشتی گرفتن است. وقتی به این مقوله ارزش داده نمی‌شود و صرفا نتیجه‌گرا هستیم، یک سری سمت دوپینگ سوق داده می‌شوند، یک عده می‌خواهند بروند. جوان پیش خودش فکر می‌کند که اگر دو سال پشت خط بمانم اوضاعم چطور می‌شود؟ چون مدال خیلی در مملکت ما ارزشمند است و جوان‌ها هم باهوشند، زود این را می‌فهمند. بعد به این فکر نمی‌کند که به او رضایت‌نامه می‌دهند یا نمی‌دهند و تصمیم می‌گیرد برود.

آنا: با این اوصاف بر این باورید که بهتر است همین جا بماند؟

من خودم دوست داشتم اینجا بگیرد. امیرحسین زارع هم کشتی‌گیر خوبی است. من بر این باورم که اگر زارع را بتواند ببرد ارزشمند است. اصلا با زارع که کشتی بگیرد، می‌تواند ایراداتش را مرتفع کند و همین ایرادهاست که باعث باخت او به زارع شده، ایراد‌ها را برطرف کند همینجا ملی‌پوش می‌شود. همین الان اگر زارع نباشد، او مدال می‎‌گیرد، پس مسئله فقط زارع است.

**جای معصومی بودم می‌ماندم؛ کی ذهن‌مان به رفتن می‌رسید

آنا: پس اگر جای امیررضا معصومی بودید، می‌ماندید؟

مگر همین کار را نکردیم؟ اصلا ذهن‌مان کِی به اینجا می‌رسید که برویم. من آن وقت فکر می‌کردم راهم از همین مسیر است، همینی که جلوی رویم قرار گرفته و باید ببرم. البته به نظرم آدم‌ها آزادند هرطور می‌خواهند تصمیم بگیرند. تصمیم من این است، یعنی اگر من بودم می‌ماندم و باز با زارع کشتی می‌گرفتم حتی اگر تیم ملی نشوم. برایم این مهم است. نمی‌توانم از این جریان در ذهنم در بروم و قطعا باید با آن رودررو شوم. بعد هم من فکر می‌کنم تیم ملی ایران برای خود معصومی هم قشنگ‌تر است.

آنا: با موضوع دوتابعیتی شدن مخالفید؟

نه، آن موضوع سر جای خودش. مسئله‌ای نیست. من می‌گویم آدمی که مدعی است، می‌ایستد. من می‌گویم بمان و سنگ را از جلوی پایت بردار. برای زارع هم خوب است حریف این شکلی داشته باشد، هر دو رشد می‌کنند. اینها در ظاهر اختلافی هم با هم ندارند، معصومی ایراداتش در کشتی با زارع را برطرف کند، می‌برد.

**کشتی ریزش شدیدی در جهان داشته؛ اتحادیه جهانی باید کاری کند

آنا: به لحاظ تیمی به نظر می‌رسد شانس قهرمانی جهان داشته باشیم، کشتی آمریکا و روسیه در ضعیف‌ترین ورژن خود قرار گرفته‌اند. روس‌ها شاید درگیر محرومیت و این داستان‌ها بودند، اما چرا آمریکا اینقدر خالی از ستاره شده؟

الان جوان‌ها سراغ ورزش‌هایی می‌روند که پول‌ساز باشد. کسی کمی عقل داشته باشد، می‌گوید چرا این ورزش سنگین را انجام دهم که تهش هم چیزی ندارد. عایدی آن هم اندازه تلاشش نیست. تا ۳۰ سالگی هم بیشتر نمی‌توانم در ورزش قهرمانی باشم و اگر چیزی گیرم نیاید، بعدش هم چیزی یاد نگرفته‌ام. ورزشکار به زندگی‌اش نگاه می‌کند. کشتی ریزش شدیدی داشته، چون آماتوری و دولتی است. یعنی در همه کشور‌ها همچنان دولتی اداره می‌شود. باید باشگاه‌داری و شخصی‌سازی‌اش کنند تا اقتصاد در کشتی بیاید. اتحادیه جهانی باید فکری کند، حالا در ایران به بچه‌ها پول می‌دهند ولی در سایر کشور‌ها دولتی است. حالا چند نفر قهرمان می‌شوند و پولی گیرشان می‌آید، آنهایی که چیزی گیرشان نمی‌آید باید چه کار کنند؟ شما نگاه کنید آمریکا در رشته‌های پول‌ساز همچنان خوب است، اما کشتی افت کرده؛ هرچند کشتی کالج‌ها آنجا خیلی رونق دارد.

آنا: و درآمدزاست. پیروی صحبت شما، کشتی‌گیر بسیار خوبی، چون گیبل استیوسون بلافاصله بعد از طلای المپیکش تشخیص می‌دهد که سمت درآمدزایی برود.

به نظر من این اتفاق دارد برای کشتی روسیه هم رخ می‌دهد. در ایران هم ضعیف شده و جمعیت کشتی خیلی کم شده، چون کشتی واقعا رشته سختی است. کشتی‎‌گیر نگاه می‌کند من کشتی را کنار بگذارم، چه کار باید انجام دهم. اگر اولش هم اینطور فکر نکند، طبیعتا از یک جایی دیگر آدم به این چیز‌ها فکر می‌کند و نگران آینده می‌شود.

حیدری خطاب به معصومی: بمان و سنگ را بردار! /نتیجه نگیری در فرودگاه آب دستت نمی‌دهند

**مهاجرت کرده‌ام، اما نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم؛ حالم با حال مملکت بد و خوب می‌شود

آنا: این ایام، ایام خوبی برای وطن نبود. می‌دانم ایرانی‌هایی که خارج از کشور بودند هم حال‌شان همینطور بود و به همه سخت گذشت.

من اینجا (هلند) باشگاه می‌روم. خب خیلی‌ها می‌آیند از ملیت‌های مختلف، در باشگاه من را می‌شناسند. یک چیزی بگویم، مربوط به جنگ این دوره نبود، دوره قبلی که زد و خوردی ایجاد شد. یک روز باشگاه بودم، یک آقایی که من فکر می‌کردم عرب است، مو‌های مشکی داشت، صدایم کرد، گفت تو ایرانی هستی؟ بعد ادامه داد شما را زدیم! من خیلی ناراحت شدم، نمی‌توانستم چیزی هم بگویم، آنجا مملکت من نیست. انگار داشتند خفه‌ام می‌کردند. اینکه گفت شما را زدیم، اصلا دیگر نمی‌توانستم ورزش کنم. دلم نمی‌خواست جایی باشم که او را ببینم. من امیدوارم و دوست دارم مملکت‌مان آنقدر قوی باشد که کسی سمت‌مان نیاید. من مهاجرت کرده‌ام، اما نمی‎‌توانی خودت را به آن راه بزنی و بی‌تفاوت باشی. اینجا وطن من است، وطن ماست. همیشه هم در رفت و آمد بودم، در ایران کار می‌کنم. کاری هم از دستم برنمی‌آید، جنگ امروز، جنگ دکمه‌هاست، مثل جنگ ایران و عراق نیست. من دوست ندارم کسی، کسی را بکشد، ولی دوست هم ندارم کسی جرات کند سمت ایران بیاید. حال ما با حال مملکت‌مان خوب و بد می‌شود. آدم با خودش خیلی چیز‌ها را نمی‌تواند اینجا بیاورد، خیلی چیز‌ها آنجا، جا می‌ماند.

انتهای پیام/